تغییرات کوچک، نتایج بزرگ
حتما برایتان پیش آمده که فکر کنید هدفی که در سر دارید، یا حتی آغاز یک روز معمولی کاری، چقدر میتواند سخت باشد. اینطور وقتها، بدون شک فکر میکنید که توانایی شما کمتر از آن است که از پس کارهایی آنقدر بزرگ برآیید.
اما واقعیت این است که بیشتر وقتها، با کمی هوشمندی میتوان کارهای کم زحمت و کوچکی را پیدا کرد که به نتیجهای بزرگ منتهی میشوند. و در واقع، رفتن یک شبهی ره صد ساله را، میسر میکنند. مثلا:
از آن 15 دقیقههای معروف استفاده کنیم!
این اصلی است که بدون شک بارها و بارها از دیگران شنیدهاید که اگر هر روز، مدت ناچیزی را به انجام کاری اختصاص دهید و در این کار مداومت داشته باشید، در بلند مدت، به نتیجهای غیر قابل باور میرسید. مثلا اگر هر روز، تنها 15 دقیقه یا حتی کمتر از وقتتان را به یادگیری زبانی تازه، ورزش کردن، مطالعه بر روی موضوعی بخصوص یا حتی خلوت کردن با خود اختصاص دهید، پس از مدتی، با صرف کمترین انرژی محسوس، نتایج حیرت انگیزی خواهیم گرفت.
زندگی به سبک آقای خرچنگ!
البته که درست نیست مثل آقای خرچنگ (صاحب رستوران در کارتون باب اسفنجی) خسیس باشیم و آب هم از دستمان نچکد! اما پسانداز کردن، همیشه جواب میدهد. منتها مشکل کار همیشه آنجا است که ما انگیزهی کافی را برای پسانداز نداریم یا فکر میکنیم چیزهایی که میخواهیم، پرهزینهتر از آن است که به نتیجه برسند. اما این بار این راه را امتحان کنید که برای هدفی نه چندان دور، حسابی جداگانه را کنار بگذارید و هر روز، مبلغی ناچیز را به آن واریز کنید. میتوانید مثلا یک روز از قهوه خوردن در کافه بگذرید و روز دیگر، دفترچه یادداشت جذابی را که در کتاب فروشی میبینید، نخرید و مبلغ آن را به همان حساب واریز کنید. به این ترتیب چیزی نخواهد گذشت تا بتوانید به ترتیب، جلوی هدفهایتان تیک بزنید.
لحظههای انسانی کوچک!
بسیاری از رفتارهای روزمرهای که انجام میدهیم، ممکن است ناخودآگاه باشند. مثلا چون در خانوادهای اجتماعی و پرشور رشد کردهایم، وارد هر جمعی که میشویم، شروع میکنیم به برقرار کردن ارتباط با دیگران. همین است که از تاثیر رفتارهای کوچک بیخبریم. اما همین رفتارهای کوچک، ناگهان میتوانند تغییراتی بزرگ در ارتباط ما با دیگران ایجاد کنند. مثلا اگر فرد عبوس و گوشهگیری باشیم، میتوانیم روزی مثلا یک دانه لبخند چاشنی کارمان کنیم و کمکم آمارمان را افزایش دهیم! در این صورت است که انسانها، اعتماد کردن به ما را شروع میکنند و فرصتهای متعاقب آن را در اختیارمان میگذارند.
خوش آهنگ باشیم!
تمام این موارد، درست شبیه به تفاوت یک ساز ناکوک با حالتی است که با پیچاندن یکی دو پیچ، همه چیز سر جای خودش قرار میگیرد. با یک ساز ناکوک، هرچقدر هم که تلاش کنیم، برای نواختن قطعهای درست، کاری از پیش نمیبریم. شاید فکر کنیم مثلا ایراد از کم تمرین کردن است یا چیزی شبیه به آن. ممکن است ساعتها و ساعت ها تلاش کنیم و تا مرز ناامیدی پیش برویم و باز هم به نتیجه نرسیم. اما کافی است دستی به سر و گوش ساز بکشیم تا زیباترین قطعهها نواخته شوند.
کمی آن طرفتر بایستیم!
زمانی که درخواست خودرو میدهید، ممکن است در کوچهای باریک ایستاده باشید، پیش از رسیدن به مبدا شما یک چراغ قرمز طولانی باشد، تعدادی پله، خیابان را از اتوبان جدا کرده باشد و راننده مجبور باشد برای رسیدن به شما مسیر طولانیای را طی کند. اما شما، اگر تنها چند متر جای خود را عوض کنید، هم مدت رسیدن راننده به شما کوتاهتر میشود، هم زحمت او کمتر میشود هم شما هزینهی کمتری را پرداخت میکنید. بنابراین اگر هر روز از همان چند پله پایین بیایید، تفاوت زیادی در سفر هر روزهتان ایجاد کردهاید.
اما ممکن است تشخیص این که اگر کجا منتظر بایستید بهتر است، کمی مشکل باشد. این، همان کاری است که تپسی با قابلیت هوشمند «پیشنهاد مبدا» برای شما انجام میدهد.
هر بار که اپلیکیشن را باز میکنید تا مبدا خود را مشخص کرده و درخواست تاکسی آنلاین کنید، تپسی به شما نقاطی را نشان میدهد که سایر کاربران هم مسیر شما، بیشتر به عنوان مبدا انتخاب میکنند.